دو رفتار ناجوانمردانه بزرگ تاریخ صد سال اخیر ایران

این پست نیز در دسترس است:
فارسی
به گزارش خبرگزاری میکروفون نیوز (محا)٬ روز ۲۱ ژانویه (فردا) روز تولد احمد شاه قاجار است.
همین امر سبب شد تا در خصوص دو رفتار ناجوانمردانه بزرگ تاریخ معاصر ایران مطلبی نوشته شود.
طی یکصد سال اخیر دو رفتار ناجوانمردانه بسیار بزرگ علیه دو تن از خدمتگزارترین٬ مردمی ترین و قانون مدارترین شخصیتهای معاصر روی داده است. این اقدامات غیراخلاقی روند تاریخ و سرنوشت ملت ایران را تغییر داد و مسیری مملو از مصائب و بلایا را پیش روی انها گشود و در نهایت سبب سقوط ملت در گرداب شوونیزم قومی٬ فاشیزم مذهبی و دگماتیزم سیاسی شد. گردابی که هم اینک نیز ملت را می بلعد.
– رفتار ناجوانمردانه رضاخان علیه احمد شاه
به شکلی که پدرم برای من میگفت، احمد شاه به رضا خان علاقه داشت و او را مرد با شخصیت میدانست و میگفت در میان کسانی که ممکن است بیایند و در ایران حکومت کنند، رضاخان از همه بهتر است. احمد شاه دو بار هم جلوی کشته شدن رضا خان را گرفت و مانع از میان برداشته شدن او شد. معتقد بود که میتواند کارهایی به نفع ایران کند. رضا خان در واقع با امکانات و پول نفتی که داشت و قاجاریه هرگز از آن برخوردار نبود، اساسی را که در زمان قاجارها پی ریزی شده بود، توسعه داد. اما رضاخان چه کرد؟
رضاخان به دنبال خواست٬ طراحی و اجرای کودتای انگلیسی سوم اسفند سال ۱۲۹۹ علیه منافع کشورش و ملتش دست به دست بیگانگان نهاد و یکی از خیانت بارترین کودتاهای تاریخ ایران را رقم زد و در طی روندی ناجوانمردانه و خونین٬ بازهم به خواست و کمک بیگانگان٬ احمدشاه٬ این قانونمدارترین٬ دمکرات ترین وعلم دوست ترین شاه ایران را برخلاف اراده ملل و اقوام ممالک محروسه و ضمن سرکوب تمامی اعتراضات از قدرت برکنار کرد و خود را که شاه نامید و شاهی را هم در خانواده خود موروثی کرد. امال اقبال از او نیز روی گرداند و باز هم به خواست و طراحی انگلیسیها در شهریور ۱۳۲۰ به جزیره دور افتاده موریس در قاره سیاه تبعید شد و پس از اقامت اجباری در ژوهانسبورگ همانجا نیز مرد.
-رفتار ناجوانمردانه آیت الله خمینی علیه آیت الله شریعتمداری
در ۱۵ خرداد ۱۳۴۲، به سبب مخالفت روحالله خمینی با اصول ششگانه انقلاب سفید، شاه وی را دستگیر و به تهران برد و زندانی کرد. طبق قانون اساسی مشروطه مجتهدین و مراجع تقلید مصونیت از محاکمه داشتند و روحالله خمینی به عنوان مرجع تقلید معروف نبود، لذا قصد محاکمه و اعدام وی را داشتند. برای نجات روحالله خمینی از اعدام و نیز آزادسازی آقای قمّی و محلاّتی از زندان، آیتالله شریعتمداری به تهران رفت و روحالله خمینی را به عنوان مرجع معرفی کرد تا از اعدام وی جلوگیری کند.
شریعتمداری در این زمینه میگوید:
«ما همان موقع به تهران آمدیم و در شاه عبدالعظیم تمام علمای شهرستانها را جمع کردیم و از مرحوم آیتاللّه میلانی که در مشهد تشریف داشتند خواهش کردیم که به آنجا بیایند و چون در آن موقع راجع به آیتالله خمینی نظر محاکمه و شدّت عمل داشتند و حتّی روزنامههای آن موقع صحبت از اعدام میکردند، از آن نظر لازم دیدیم که پیشگیری بشود. حضور ما در تهران یکی دو ماه طول کشید و تا حدودی آن خیال باطل از بین رفت و یک اعلامیّه یازده مادّهای صادر کردیم و تمام ادّعاهای دولت را رد کردیم.»
حسینعلی منتظری در این باره خاطرهای را نقل میکند و میگوید:
«من متن تلگرافی را (که تهیّه کرده بودم) خواندم که از آقای خمینی به عنوان آیتالله و مرجع عالیقدر تقلید نام برده بودم، یکی از آقایان گفت: ایشان که مرجع تقلید نیست!، چه کسی از ایشان تقلید میکند؟، گفتم من از ایشان تقلید میکنم (پس ایشان مرجع تقلید است!).»
در شرح حال نعمتالله صالحی نجف آبادی چنین آمدهاست:
«وی پس از رحلت آیتالله بروجردی مقلدان را به امام خمینی ارجاع میداد تا اینکه پس از وفات آیتالله حکیم وی همراه با آیتالله منتظری و ده تن دیگر از مدرسین و شخصیتهای حوزه علمیه قم در پی سؤال جمعی از طلاّب مرجعیت امام خمینی را اعلام کردند و این عمل به عنوان یک جرم بزرگ در پرونده آنان در ساواک ضبط شد.»
شریعتمداری پس از انقلاب ایران، با اختیارات ولی فقیه، در اصل ۱۱۰ قانون اساسی مخالفت کرد. وی مخالف اختیارات نامحدود ولی فقیه بود و به این اصل در قانون اساسی رای نداد.پس از دستگیری صادق قطبزاده به جرم تلاش برای کودتا و بمبگذاری در خانه روحالله خمینی، نام شریعتمداری به عنوان یکی از حمایتکنندگان وی مطرح شد که باعث خانهنشینی وی تا آخر عمر گشت. قطبزاده اعدام شد و احمد عباسی (داماد شریعتمداری)، دکتر جواد مناقبی و سید مهدی مهدوی به عنوان رابط به زندان محکوم شدند. در هشتم اردیبهشت ماه سال ۱۳۶۱ وی توسط جامعه مدرسین حوزه علمیه قم از مرجعیت عزل شد.
حسینعلی منتظری در خاطرات خود آوردهاست که بنا به شنیدههای وی از برخی منابع حکومتی، ماجرای کودتای منتسب شده به قطب زاده ساختگی بودهاست.
وی مؤسس دارالتبلیغ اسلامی بود که توسط جمهوری اسلامی مصادره شد و به دفتر تبلیغات اسلامی تغییر نام داد. حسینیهٔ شخصی وی هم به سرنوشت مشابهی دچار شد.
در سال ۱۳۶۰ خورشیدی، سید محمدکاظم شریعتمداری که در زمان بازداشتِ سید روحالله خمینی، او را مرجع تقلید معرفی کرده بود، در نامهای به روحالله خمینی نوشت: «کارد به استخوان رسیده و اگر مقصود بیآبرو کردن بوده، بهکلی حاصل گردید و اگر مقصود سلب مرجعیت است، به مقصود رسیدند».
سید رضا صدر برادر بزرگتر امام موسی صدر پس از درگذشت آیتالله شریعتمداری هنگامیکه قصد اقامه نماز بر جسد وی را داشت بازداشت شد و یک روز را در بازداشت گذراند.
سید محمّدکاظم حسینی شریعتمداری از مراجع تقلید شیعه و مؤسس دارالتبلیغ اسلامی قم و حامی حزب جمهوری خلق مسلمان ایران بود. پس از انقلاب بین او و روحالله خمینی در جریان کودتای نوژه، مخالفت او با ولایت فقیه و درگیریهای حزب جمهوری خلق مسلمان ایران اختلافاتی به وجود آمد. پس از تیرهشدن رابطه آیتالله شریعتمداری با حکومت، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم در اقدامی بیسابقه در تاریخ شیعه او را از مرجعیت خلع کردند. سپس آیتالله شریعتمداری محصور شد و تا پایان عمر در شرایط بسیار سخت و ظالمانه حصر خانگی ماند تا اینکه به شدت بیمار شد و سرانجام اجازه یافت تا ه بیمارستان انتقال داده شود.
وی در غروب پنجشنبه ۱۳ فروردین ۱۳۶۵ در بیمارستان مهراد تهران، بر اثر نارسایی کلیه درگذشت. جمهوری اسلامی هواداران او را از برگزاری مراسم تشییع منع کرد و وصیتنامه او را نادیده گرفت و جسد او را شبانه در قبرستان ابوحسین قم دفن کرد و بی احترامیهای متعدد و مشمئز کننده ای به خانواده و دوستداران وی و حتی محل دفن وی کرد.
این پست نیز در دسترس است:
فارسی